مترسک
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
مترسک
نوشته شده در دو شنبه 4 شهريور 1392
بازدید : 247
نویسنده : جوجو

 

چرا مترسک؟
همش از اون روز شروع شد.
از اون روز که من به کلاغه به جای اخم کردن خندیدم .
آخه میدونی ٬ من یه مترسک خوب و مهربونم .
الان چند ماهی میشه که اومدم وسط یه مزرعه‌ی بزرگ ٬
خودم رو به یه چوب خشک آویزون کردم
٬ دستام رو هم باز کردم انگاری که می‌خوام یکی رو بغل کنم .
چشمام گشاده گشاده انگاری هیچ‌وقت قرار نیست خوابم بگیره
و همیشه قراره کلاغه رو نیگا کنم
و هر شب تا صبح بغلم بهش جا بدم و به چشاش زل بزنم .
نوک دماغم و گونه‌هام هم سرخ سرخه .
یه کلاه هم رو سرم گذاشتم که خوش تیپ بشم .
بهم نمیاد اخم کنم ٬ کلاغه خودش بهم گفت .
گفت با من خوب باش . این شد که ما با هم دوست شدیم .
حتی من بعضی وقتا که خوابم می‌برد و خیالم راحت بود که کلاغه دوستمه ...
تا این که یه روز دستم رو گذاشتم رو قلبم و دیدم روی سینه‌ام یه سوراخه و کلاغه داره ...
آره اون کلاغه قلب منو دزدیده بود .






مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: